چگونه رشد می کنیم
رشد در دوران کودکی زمانی است که رشد و نمو جسمی ، ذهنی و اجتماعی قابل توجهی روی میدهد و در طی آن شخص از یک شیرخوار وابسته به انسان بالغ و خودکفا تبدیل میشود. علاوه بر آن کودک مهارتهایی را میآموزد که به او امکان میدهد به افراد دیگر و با محیط کنش متقابل ایجاد نماید. سرعت رشد در سال اول زندگی بیش از سایر زمانهاست و دوره دیگری از رشد سریع هم در دوران بلوغ رخ میدهد که دوران گذرا از کودکی به بزرگسالی است. کودکان بسیاری از مهارتهای ضروری جسمی ، ذهنی و اجتماعی را در 5 سال اول زندگی کسب میکنند، اما فرآیند آموختن تا پایان عمر ادامه مییابد. چگونگی رشد و نمو استخوانها در هنگام تولد، بیشتر اسکلت از بافت غضروفی تشکیل شده است و استخوان صرفاً در تنه استخوانهای دراز وجود دارد. در طی کودکی ، بتدریج استخوان جایگزین غضروف میشود که به این روند استخوان سازی میگویند. در استخوانهای بلند اندامها ، نواحی موسوم به صفحه رشد وجود دارند که برای دراز شدن استخوان مرتب غضروف تولید میکنند و سپس این غضروف به استخوان تبدیل میشود. با شروع دوران بزرگسالی ، استخوان سازی خاتمه مییابد و اسکلت هم به بزرگترین اندازه ممکن خود رسیده است. در حالت کلی رشد استخوانهای بلند در دو دسته زیر تقسیم بندی میشود. استخوانهای بلند در کودکان: رشد و استخوان سازی (تشکیل استخوان) در انتهای استخوانهای بلند انجام میشود. استخوانهای بلند در بزرگسالان: همه غضروف موجود در استخوان ، استخوانی شده است. یک لایه غضروفی از انتهای استخوان محافظت میکند. رشد و استخوان سازی (تشکیل استخوان) در انتهای استخوانهای بلند انجام میشود. چگونگی تکامل مغز و جمجمه مجموعه نورونهای نوزاد (سلولهای عصبی) کامل است، اما شبکه مسیرهای بیـن سـلولـی در نـوزاد هنوز تکامـل نیافتـهاند. در 6 سـال اول زنـدگی مغز رشـد مـیکند و شبکه عصبی (اعصاب) به سرعت پیچیده تر شده و در نتیجه یادگیری انواع رفتارها و مهارتها برای کودک ممکن میشود. برای آن که بزرگ شدن مغز ممکن شود، کرانیوم (بخشی از جمجمه که مغز را میپوشاند) هم در فضاهای نرم موسوم به ملاج و در فواصـل بیـن استخوانهای جمجمه موسوم به درز رشد میکند. این نواحی بتدریج تبدیل به استخوان میشوند. در طی بقیه دوران کودکی ، مغز ، شبکه عصبی و جمجمه با سرعت آهسته تری رشد میکنند. در هنگام تولد ، شبکه عصبی کاملاً تکامل نیافته است. استخوانهای جمجمه را درزها و ملاجها از هم جدا نگه میدارند. مغز و جمجمه در 6 سالگی تقریباً اندازه نهایی خود را یافته است و شبکه عصبی متراکم تر شده است. ملاجها بسته شدهاند و استخوانهای جمجمه در محل درزها ثابت شدهاند. مغز و استخوان بزرگسالان به حداکثر اندازه نهایی خود دست یافتهاند. شبکه عصبی کمال یافته است؛ هرچند که با ادامه دادن یادگیری فرد، آن هم ممکن است به نمو خود ادامه دهد. رشد بدن رشد دوران کودکی را هورمونها کنترل میکنند و علاوه بر آن، عواملی همچون رژیم غذایی و سلامت کلـی فرد هـم بر آن تأثیر میگذارند، بدن کودک مدام در حال رشد است. اما میزان این رشد بسته به مرحله زندگی متفاوت است. روی هم رفته رشد در دوران شیرخوارگی و دوران بلوغ سریعتر از همه دورانهای دیگر است. علاوه بر آن بعضی از اعضای بدن هم سریعتر از قسمتهای دیگر رشد میکنند که این امر منجر به تغییر نسبتهای بدنی کودک در حین رشد تغییر میشود. در هنگام تولد، اندازه سر ، یک چهارم طول کل بدن است و تا 6 سالگی نیز به سرعت به رشد خود ادامه مــیدهد.
خصیصههـای صورت نیـز در طـی کودکی تغییـر مـییابند؛ بدین ترتیب که صورت بزرگتر از باقی جمجمه میشود. اندامها در دوران شیرخوارگی نسبت به سایر اجزای بدن کوچکتر هستند و با رشد کودک طویلتر میشوند که بویژه این طویل شدن در دوران بلوغ سریعتر است. نهایتاً بدن در حدود 18 سالگی به اندازه نهایی خود میرسد. در این زمان ، اندازه سر تقریباً یک هشتم طول کل بدن است در حالی که اندازه پاها نصف اندازه بدن است.
تفاوت ظاهری افراد
موجوداتی را که ما در خارج مشاهده میکنیم ظاهری دارند و باطنی. هر موجودی از موجودات طبیعی، جسمی دارد و روحی، مُلکی دارد و ملکوتی.مثلاً نمازی را که انسان میخواند، ظاهری دارد و باطنی، ظاهرش طهارت است و استقبال و قیام و رکوع و سجود و دعا و قرآن و تسبیح و غیر ذلک؛ و باطن و ملکوتش، آن جان و روح این نماز است، که آیا از روی ریا و خودپسندی و عُجب و مقاصد پائین خوانده است، و یا از روی خلوص و اخلاص؟ |
غم را از زندگی خود دور کنید شوخ طبعی، خنده، آرامش و شادی. این کلمات رازهای یک زندگی سالم هستند و با خود طول عمر به همراه می آورند.افراد شاد این موهبت را دارا هستند که محیط زندگی خود رابا هر کجا و در هر شرایطی که باشد، بهبود می بخشند. شوخ طبعی شما را از ملاقات دائمی پزشکان رها می کند! شاد زیستن بهترین داروی بیماری ها و معنای کلمه سلامت است. رد کردن واقعیات و نداشتن اعتماد به نفس، ما را سردرگم و بیمار می کند. همراه بودن با واقعیت درونی خویش، همان زیستن با صلح و سرچشمه یک زندگی سالم است.کسانی که این واقعیت را نمی پذیرند، اکثراً دچار رقابت بیش از اندازه، حسادت و بدبینی می شوند.پس خود را به همان صورتی که هستید بپذیرید. واقعیات زندگی خود را باور داشته باشید. این همان چیزی است که به شما احساس بسیار خوب و جسمی سالم اعطا خواهد کرد.گاهی اوقات آنقدر غرق روزمرگی های زندگی می شویم که احساس می کنیم سلامت جسمانی به طور تضمینی برای همیشه با ماست. چه چیزی جالب تر از عملکرد بدن است؟ جسم ما هر ثانیه، هر دقیقه، هر روز برای 70 یا 80 و یا حتی 100 سال و بیشتر در حال: رشد، تجدید، ترمیم، تنفس، گردش دادن خون، هضم غذا، دفع ضایعات، دیدن، شنیدن، بوییدن، چشیدن، لمس کردن، حرکت، هماهنگی و، و، و…..می باشد.
برای چند لحظه به پیچیدگی و ظرافت بدن خود فکر کنید. پیروان برخی مذاهب معمولاً برای سلامت جسمانی خود خدا را شکر می کنند: “شکر خدای را که فنا ناپذیر است، قدرتمند است و پروردگار جهانیان است، او به انسان حکمت عطا کرد و درون جسم او اعضای بسیاری جای داد. اگر یکی از این اعضا مختل شود، آنوقت او دیگر برای یک لحظه هم نمی تواند در پیشگاه خدایش بایستد. ای پروردگار تو را شکرگذار هستیم که تمام بیماری ها را شفا بخش هستی و شگرف و فوق العاده عمل می کنی.
مراقبت های کلی از بدن
چه شما بیمار باشید یا سلامت، اکنون موقع مناسبی است که یاد بگیرید بدن خود را دوست داشته باشید و با آن طوری رفتار کنید که برای روحتان مامن سالمی محسوب شود. از خود به بهترین نحو مراقبت کنید. خوب بخورید. مطمئن شوید که به اندازه کافی استراحت می کنید. به بهداشت و تمیزی اهمیت بیشتری دهید. بدن خود را با کرم های مراقبت از پوست مورد علاقه چرب نگه دارید.به دنبال یافته های جدید در مورد تندرستی باشید. شما این کار را به خودتان و به عزیزانتان بدهکارید. اگر بیماری دارید آنرا به چشم نوعی خودآگاهی برای رسیدن به درک بهتر از بدنتان به حساب آورید و سعی کنید از این پس به طور کامل از آن مراقبت نمایید. به دنبال مناسب ترین روش های درمانی بیماری باشید و اگر احساس می کنید که روش خوبی به شما پیشنهاد نشده سعی کنید از نفر دومی اظهار نظر بخواهید..
هر کاری که از دستتان بر می آید برای حفظ سلامت خود انجام دهید و به یاد داشته باشید: مابقی با خداست