خوش آمدید

لطفا با رفتن به بخش خاطره ها با نظر دهی ما را راهنمایی کنید.

خوش آمدید

لطفا با رفتن به بخش خاطره ها با نظر دهی ما را راهنمایی کنید.

ثلاش

روزی شخصی که شاهد خروج پروانه ای از پیله اش بود منفذ کوچکی رادر پیله دید که پروانه تلاش می کند از آن خارج شود وعلیرغم سعی وکوشش فراوان نمی تواند از پیله خارج شود . شخصی که جدال  پروانه را برای خروج میدید تصمیم گرفت برای کمک به پروانه با قیچی منفذ پیله راباز کند تا شاپرک راحت وآسان از آن خارج شود . پروانه خارج شد اما با کمال تعجب به جای آنکه بالهایش را باز کند واماده پرواز شود شروع به خزیدن کرد ونتوانست پرواز کند .محدودیت پیله وتلاش لازم برای خروج از سوراخ آن ، راهی است که خدا برای ترشح مایعاتی از بدن پروانه بر روی بالهایش قرار داده بود تا پروانه بعد از خروج از پیله بتواند پرواز کند .
 
گاهی تلاش همان چیزی است که در زمین نیاز داریم .اگر خدا اجازه میداد بدون هیچ مشکلی زندگی کنیم ،فلج می شدیم ،به اندازه کافی قوی نبودیم وهرگز نمی توانستیم پرواز کنیم .من قدرت خواستم خدا مشکلات را بر سر راه من قرار داد تا قوی شوم . من دانایی خواستم خدا به من مسئله داد تا حل کنم .من سعادت خواستم خدا به من قدرت تفکر وقدرت فهم داد .من جرأت خواستم خدا موانعی بر سر راهم قرار داد تا بر آنها غلبه کنم .من عشق خواستم او افرادی را به من نشان دادکه نیازمند کمک بودند .من محبت خواستم خدا به من فرصتهایی برای محبت کردن داد .من به هر چه خواستم نرسیدم اما به هر چه نیاز داشتم رسیدم زیرا که خداوند من حکیم بود